در برخی تعاملات اجتماعی، افراد در موقعیت های گوناگون به عرض ارادت، علاقه، و در حالت افراطی، تملق و چاپلوسی نسبت به افرادی می کنند که احتمال کسب قدرت و یا امکان بهره مندی از پتانسیل ایشان در آینده وجود دارد. این رفتار ها در چارچوب علم مدیریت رفتار سازمانی قابل تامل و تحلیل است. با مداقه بر این رفتارهای حسابگرانه به نظر می رسد افراد عامل به دنبال پس انداز یا سرمایه گذاری بر روابط دوستانه ای می باشند، که از این طریق افراد هدف را وامدار خود ساخته و بستری برای درخواستهای قانونی و غیرقانونی در آینده فراهم کنند.
بر اساس “نظریه کنش پس اندازی”، تک تک تعاملات سازمانی با سایر ذی نفعان سازمانی به مثابه سکه هایی است که در قلک سرمایه ارتباطاتی پس انداز می شود، تا در مواقع نیاز این سرمایه مورد بهره برداری قرار گیرد. این بهره مندی می تواند به واسطه ارتقاء مخاطبان هدف در پست های سازمانی و یا حتی استفاده از پشتوانه سرمایه اجتماعی ایشان برای اکتساب منافع سازمانی محقق گردد. از دیگر مصادیق این نظریه در مراودات اجتماعی، می توان به حضور بیش از حد عرف در مجالس ترحیم، تبریک موفقیت های همگان از طرق مختلف، عرض تبریک و تهنیت در مناسبت های مختلف، درج لایک و کامنت در شبکه های اجتماعی برای اکثر مطالب افراد، اعلام توافق یا تایید دیدگاه های افراد در جلسات گروهی و… اشاره کرد. شایان ذکر است که این نوع کنش با رفتار خیرخواهانه از لحاظ مبنایی کاملا متفاوت است.
از آنجا که اغلب رفتارهای ذی نفعان سازمانی در چارچوب “نظریه کنش پس اندازی” قابل تحلیل است، پیشنهاد می شود مدیران در تعاملات سازمانی دیگران با خود، این نظریه را مورد توجه قرار دهند؛ هر چند که در اغلب موارد تعاملات مبتنی بر این نوع رفتار، بسیار پیچیده، چندوجهی و زنجیره وار است!
برای “نظریه ی کنش پس اندازی” این فرضیه قابل طرح است که: بین پایبندی افراد به ارزش های انسانی و معنوی با کنش پس اندازی رابطه منفی وجود دارد.
“نظریه کنش پس اندازی” توسط نظریه بازی ها، نظریه انتخاب عمومی، و قانون کارما پشتیبانی می شود.
محققین علوم مدیریت می توانند طراحی مدل کنش پس اندازی، فرآیند، عوامل موثر، پیامدها، راهکارهای کاهش، و رابطه کنش پس اندازی با سایر متغیرهای سازمانی مورد پژوهش قرار دهند.