web analytics
خانه / سایر / سایر ادبی / عقاید یک دلقک

عقاید یک دلقک

“عقاید یک دلقک”

یکی از رمان‌های تأثیرگذار قرن بیستم است.

هاینریش بل با نوشتن این کتاب موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۷۲ شد.

این کتاب درباره‌ی دلقکی است که در پس روایت زندگی عاشقانه‌ی خود،

نقدی بر زندگی اجتماعی و اعتقادات آلمان‌ها پس از دوران جنگ و هیتلر دارد.

 

بخش هایی از کتاب را با هم می خوانیم:

-من گمان می‌کنم در تمام دنیا کسی پیدا نشود که بتواند یک دلقک را بفهمد حتی یک دلقک هم  یک دلقک دیگر را نمی‌فهمد.

-این اشتباه خود ما بود که درباره این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم آن را به عنوان لحظه ای به یاد ماندنی به ثبت برسانیم.

می توانستیم خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود لذت ببریم.

-لحظاتی وجود دارند که تکرار آنها ممکن نیست،

هرگز نباید سعی در تکرار لحظات داشت، باید آنها را همان گونه که یک بار اتفاق افتاده اند، فقط تنها به خاطر آورد.

-مدت هاست که دیگر با کسی درباره پول و هنر حرف نمی‌زنم.

هر وقت که این دو با هم برخورد می‌کنند، یک جای کار لنگ است. هنر را یا گران می‌خرند یا ارزان.

-بهترین محافظ انسان، توانایی‌های شغلی و حرفه‌ای او با توجه به ساختمان بدنش می‌باشد.

انسان بایستی بعضی کارهای حتی به ظاهر احمقانه را فوراً و بدون تفکر و تعمق انجام دهد.-

من به هیچ وجه چیزی را مسخره نمی‌کنم.

این قدرت را دارم که به چیزی که نمی‌توانم درک کنم احترام بگذارم.-

کلمه زیبایی وجود دارد: هیچ. به هیچ بیندیش!-

-خواب چیزی مثل اوقات فراغت است،

یک وجه اشتراک بزرگ مابین انسان و حیوانات، اما بهترین شکل اوقات فراغت آن است که انسان با آگاهی کامل آن را تجربه کند.

-او سعی داشت بگوید،

زندگی در جریان است اما من می دانستم که دیگر این زندگی نیست که در جریان است بلکه این مرگ است که ادامه دارد.